![زینب، حضرت زینب، دختر علی](http://img1.tebyan.net/big/1396/01/93321321923811737117153254121112389121226.jpg)
حضرت زینب (سلام الله علیها) شاگرد مکتب علی و فاطمه(علیهماالسلام) است. شاگردی که بر قله های انسانیت ایستاده است. برخی در مقابل این بزرگی و بزرگواری، تنها لب به تمجید و تحسین باز میکنند و از آن زندگینامه برای خود درسی نمیگیرند. آنها زود از مسئولیت ها شانه خالی کرده و میگویند: ما کجا و دختر علی (علیه السلام) کجا؟!
البته کسی نگفته که باید به صورت تمام و کمال مانند حضرت زینب(سلام الله علیها) شد؛ ولی از آن دریاهای کمال و زیبایی، آیا نمیتوان قطرهای هم بود؟ اگر نمیتوانیم زینب باشیم؛ آیا زینبی شدن هم محال است؟
بصیرت و حرکت بر مدار ولایت
در هنگامیکه جامعه اسلامیرا خواب فرا گرفته بود، خواص و عوام شمشیرهایشان را به روی حضرت حسین (علیه السلام) کشیدند و یا دست روی دست گذاشتند؛ تعداد بسیار اندکی بودند که مسیر درست بندگی را در اطاعت و همراهی ولی خدا دیدند. در بین آنها حضرت زینب (علیهاالسلام) سرآمد بصیرت و ولایتمداری بود. حضرت در طوفان سختی ها، به امام سجاد(علیه السلام) میگوید: «فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکَ لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى جَدِّکَ وَ أَبِیکَ وَ عَمِّک؛ به خدا قسم این عهدی از رسول خدا به جدّت (حضرت علی) و پدرت و عمه توست.» (بحارالانوار، ج 45، ص 179)
اگر پایه های اعتقادی انسان برمدار خدا و کسب رضایت الهی شکل بگیرد و پیروزی را در همراهی با اهل بیت و دوری از فسق و گناه بداند؛ اهل بصیرت است و در راه حق و حقیقت، از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
این بانوی دلباخته ولایت و امامت، در نهایت شجاعت و صلابت، بصیرت خود را در مجلس ابن زیاد علنی ساخته و آن ظالمان کوردل را مفتضح ساخت. حضرت پیروزی نهایی را از آن جبهه حق میدانست و فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِمُحَمَّدٍ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِیراً إِنَّمَا یَفْضَحُ اللَّهُ الْفَاسِقَ وَ یُکَذِّبُ الْفَاجِر؛ سپاس خدای را که ما را با حضرت محمد گرامیداشت و از پلیدی ها پاک کرد. همانا خداوند فقط فاسق را رسوا میکند، و بدکار دروغ می گوید.» (الامالی، شیخ صدوق، ص165) از این رو بود که حضرت فرزندان خود را در راه دفاع از ولایت فدایی ساخت و خودش رهبری کاروان بصیرت را برعهده گرفت و رسم آزادگی را علنی ساخت.
اگر پایه های اعتقادی انسان بر مدار خدا و کسب رضایت الهی شکل بگیرد و پیروزی را در همراهی با اهل بیت و دوری از فسق و گناه بداند؛ اهل بصیرت است و در راه حق و حقیقت، از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
صبر و استقامت
نام حضرت زینب (سلام الله علیها) با صبر و استقامت پیوند خورده است. صبری که پاداش بی حسابی دارد و خداوند درباره آن فرموده است: «إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ (زمر/10) صابران پاداش خود را بدون حساب خواهند یافت.»
حضرت زینب (سلام الله علیها) با تمام سختی هایی که دیدند؛ همواره صبر را خسته کرده و رسم استقامت را به همگان نشان دادند. حضرت تمام سختیها را پشت سر گذاشت و نه تنها تحمل نکرد؛ بلکه از آنها به زیبایی یاد کرد و به ابن زیاد فرمود: «ما رَأیتُ إلّا جَمیلاً هؤلاءِ قَومٌ کَتَبَ اللهُ عَلَیهِمُ القَتلَ فَبَرَزوا إلی مَضاجِعِهِم وَ سَیَجْمَعُ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَتُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ؛ به جز زیبایی ندیدم. اینان مردانی بودند که خداوند کشته شدن را برایشان مقرر فرموده بود و آنان نیز به آرامگاه خود شتافتند. ولی [بدان که] به زودی خدا میان تو و ایشان جمع میکند و تو را بازخواست میکند. پس ببین که در آن روز پیروزی از آن کیست؟» (ارشاد، شیخ مفید، ص244)
برخی کوچکترین صبری ندارند در حالیکه تعالیم اسلام همواره ما را به صبر جمیل سفارش کرده است. صبری که در معنای آن امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «ذَلِکَ صَبْرٌ لَیْسَ فِیهِ شَکْوَى إِلَى النَّاس؛ آن صبری است که در آن به مردم گله و شکایتی نمی شود.» (الکافی، کلینی، ج2، ص93)
از این روست که هیچگاه از زبان حضرت زینب هیچ شکایتی شنیده نشده و زبان و عمل ایشان همواره نمایانگر چهره یک بنده تسلیم در برابر اراده الهی بوده است.
حجاب، حیا و عفاف
برخیها حجاب را مانع حضور زن در اجتماع میدانند و آن را باعث به انزوا کشیده شدن زن بر میشمارند؛ اما حضرت زهرا و حضرت زینب (سلام الله علیهما) به خوبی به همگان نشان دادند که حجاب محدودیتی برای نقش آفرینی بانوان در اجتماع نیست. خطبه فدکیه فاطمیو حضور دلاورانه زینبی در عرصه دفاع از ولایت و امامت شاهد این گفتار است.
مورخین نحوه حجاب حضرت زینب (سلام الله علیها) را در اسارت اینگونه گفته اند: «وَ هِیَ تَستُرُ وَجهَها بِکَفِّها لِاَنَّ قِناعَها اَخَذَ مِنها؛ او صورتش را با دستش میپوشاند چون روبند را از او گرفته بودند.» (الخصائص الزینبیه، جزائری، ص 345)
در هنگامیکه جامعه اسلامیرا خواب فرا گرفته بود، خواص و عوام شمشیرهایشان را به روی حضرت حسین (علیه السلام) کشیدند و یا دست روی دست گذاشتند؛ تعداد بسیار اندکی بودند که مسیر درست بندگی را در اطاعت و همراهی ولی خدا دیدند. در بین آنها حضرت زینب (علیها السلام) سرآمد بصیرت و ولایتمداری بود. حضرت در طوفان سختی ها، به امام سجاد(علیه السلام) میگوید: «فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکَ لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى جَدِّکَ وَ أَبِیکَ وَ عَمِّک؛ به خدا قسم این عهدی از رسول خدا به جدّت (حضرت علی) و پدرت و عمه توست.» (بحار الانوار، ج 45، ص 179)
حضرت پوشیده بودن صورت را بر خود امری لازم میدانستند و با دست و آستین این مهم را عملی می ساختند؛ آن هم در شرایط اسارت. ولی امروزه عدهای از روی اختیار بی حجابی و بد حجابی را انتخاب میکنند؛ کاری که از فرهنگ زینبی فرسنگ ها دور است.
تدبیر و مدیریت
حضرت زینب (علیهاالسلام) یکی از تلخ ترین و شدیدترین وقایع تاریخ را مدیریت کردند و چهره ای پیروزمندانه را از خود به جا گذاشتند. اگر نهضت حسینی سبب بقای اسلام ناب محمدی است؛ رساندن پیام حسینی مهمترین بخش آن نهضت بود. حضرت پناهگاه کودکان و اسرا بودند و با دنیایی از عاطفه نقش حامیآنها را ایفا می کردند. از روی دیگر این خطبه های آتشین زینبی بود که کوفه و شام را بر سر یزید و یزیدیان خراب و نا امن ساخت. حضرت زینب (علیها السلام) بر سر یزید فریاد برآورد: «أَمِنَ الْعَدْلِ یا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایا؛ ای پسر آزاد شدگان آیا این عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی؟ و دختران رسول خدا را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟» (لهوف، سید بن طاوس، ص 182)
مدیریت حضرت زینب (سلام الله علیها) نشان داد که میتوان در کوران مشکلات و سختی ها، یک تدبیر درست داشت و شرایط را به نحو مطلوبی اداره کرد.
کلام آخر
ما می توانیم از حضرت زینب (سلام الله علیها) درس بگیریم. فقط کافیست با بصیرت راه درست را انتخاب کنیم و سختی های پیمودن آن راه را با صبوری مدیریت کنیم. می توانیم مدافعان حیا و عفاف باشیم و قدرشناس تلاش های زینبی برای بقای اسلام ناب محمدی باشیم.